غفلت موجب پشيمانی است!!
و
در حاشيه سفر های زنجيره ای بَزَ ک! بانو
بصير نصيبی
من چند سال پيش آن هنگام که هنوز حضور در سفارت وطلب بخشش از دارالخلافه انقدر باب نشده بود ومسافران تر جيح می دادند برای توجيه سفرشان دليل انسانی جستجو کنند ( بيماری پدر، دل تنگی مادر،مشکلات خواهر يا برادر ) در چند نوشتار در اين باره نظرم را با صراحت گفتم ونوشتم .
بعد از انقلاب رهايی بخش خرداد 76(!!* ) همان ها که راه رفت وآمدشان گشوده شده بودديگر نياز نداشتند برای سفرشان توجيه عاطفی پيدا کنند . ديگر رژيم تطهير شده بود؛ سفارت خانه های حمهوری اسلامی شده بودند سفارت خانه های ما. آقای نوری زاده دل نگران بودند مبادا دولت خاتمی مامورانی زبان ندان را بفرستد اينجا وآبروی انقلاب نوين !! را ببرند با آقای ابطحی معاون محترم رئيس جمهور برگزيده مردم ، دايم در تماس بودند وتغيير وتحولات سفارتخانه هارا زير نطر داشتند. انقدر اندر مزايای جديد خانه پدری برايمان موعظه ميخواندند که دل هر پناهنده را آب ميکردند وميل به ديدار را برمی انگيختند واگر بخت برگشته ای گستاخی میکرد واين رفت آمد ها را به نفع بقای حکومت ارزيابی می نمود باند های همرا ه با انقلاب آقای نوری زاده وشرکاء در مطبوعات وراديو تلويزيون های مستقل!! ومردمی! دمار از روزگارش در می آوردند وبراو نهيب می زدند ّبه توچه تو ی زندگی خصوصی مردم دخالت می کنی؟ ميخواهند بروندوسرزمين پدری را زيارت کنند . آقا جان همه دنيا رهبری تمدن ها را به ج.ا سپرده اند وشما داريد در راه پيشرفت دولت مردمی سنگ اندازی می کنيد . جو چنان آماده سازش شد که ديگر هيج دليل وبهانه ای لازم نبود برای سفر ارايه شود. يک اتفاق ساده، يک ميهمانی خانوادگی، يک جشن تولد يا سرماخوردگی مختصر با با بزرگ هم می توانست ما را به سفارتحانه ج.ا وصل کند وبعداز اخذ اجازه سفر ودر بازگشت هم به چند نفری از بستگان که هنوز فکر می کردند بايد به آنچه در دادگاه های پناهندگی اعلام کردند پايبند باشند ، پيشنهاد می شد که اين ادا ها را کنار بگذارند ،بروند يک گشتی بزنند هر وقت هم حوصله شان سر رفت خوب برمی گردند واين جمله ها دايم تکرار می شد:
«بخدا خيلی خوب شده/ کارمندان سفارت که مثل رئيس جمهورشان خنده رو شدن/ با ادب هم هستند/به سلام مراجعين حواب میدن/يک ورقه ای جلوت میذارن خوب چيزی که نيست امضاش می کنی/ حتی می تونی سوابق ضد انقلابی ات را هم بگی/ منتهی چون اعلام می کنی سر براه شدی کاری بهت ندارن / ميگی ديگه هيج کاری نمی کنی/ دروغ که نمی گی/ اگه زن باشی چند تا عکس با حجاب هم ازت می خوان / خوب فراهم می کنی/ همين ديگه / با با همه دارن می رن / کارمندای ساواک سابق هم راهی شدند/ قمارخونه داران سابق/ تيمساران/ زمين خوران / اعصاء محترم کنفدراسيون سابق ، چپ ، راست ، ميانه همه ،تو بيخودی خودتو لوس می کنی / خوب دفعه اولش يک کم ترس داره اما وقتی رفتی می بینی جقدر خوب شده. مثل زمان شاه شده!! /. تالاررودکی رو هم باز کردن توش هم روضه ميخونن هم موسيقی سنتی ميذارن / کی گفته موسقی توی ج. ا با مشکل مواجه شده ؟الان چلوکبابی ها يه صحنه درست کردن وچلوکبابو هم با دايره وتبنک بهت تقديم میکنن . يه تيکه پارچه مصلحتی میندازی رو سرت/ همين تموم /خوب مملکت اسلامی ديگه..»
اما هرگر به اين سئوا ل جوابی داده نشد که اگر مملکت خوب شده تو اينجا چکار مِی کنی ؟توکه اينقدر مملکت را دوست داشتی و آ ن زمان که راهت نمی دادند از صبح تا شب برايش اشک مي ريختی وخاک وطن را که بعد از مدتها پيغام وسفارش از ايران برايت ارسال شده بود با خود اين ور آن ور می کشيدی حالا که پاسپورت جمهوری اسلامی توی جيبته برو و بمان واز امتياز های رژيم بهره ببر نوش جانت باشد.
وای به حالت اگر بپرسی چرا اين ها توی پناهنده را که می دانند در پرونده ات خودترا ضد رزيم دانستی وخواهان سرنگونی، وهر جه ناسزا ميدانستی نثار آخوندو آخونديسم کرده ای وبه هنگام جنگ خمينی /صدام هم فلنگ رو بسته ای را با خوش رويی می پذيرند؟اما ملی/ مذهبی هايی که پاره تنشان بوده ولايت فقيهشان را هم قبول دارند ويا کسانی که حتی معلول جنگی شده اند . واواکشان را بنيا ن گذاشته اند،در اعتراص های دانشجويی چماقداری کرده اند؟ از ديوار سفارت هم بالا رفته اند ؟ در سرکوب مردم کردستان ، خوزستان وترکمن صحراو... مجری اوامر حکومت بوده وهر کدام جند تا ضد انقلاب را هم به دست خودشان سر بريده اند ، هنوز هم به انديشه های جلادبزرگشان وابسته اند؛ را به شکنجه گاه وزندان فرستاده اند و اول مجکوم به اعدامشان می کنند وبعد با رعايت عطوفت اسلامی به رندان وشکنجه شان اکتفا می نمايند چرا جلوی توی مخالف ضد رژيم ، سرنگونی طلب ، فرش قرمز پهن می کنند/ ياران پاکشان را شکنجه می دهند و به من وتوی نجس لبخند می زنند ؟
ايا اين دروع است که همه وجود رژيم را فساد فرا گرفته است ؟ آيا ده روز جنگ و رودررويی رژيم با جوانان در تير ماه سال قیل دروغ بود؟ ايا مقابله شجاعانه زنان که حجاب تحميلی (يه قول مسافران ج.ا يک تکه پارچه مصلحتی)را جلوی چشم پاسداران مسلح بزير پا انداختند ولگد زدند و به آتش کشيدند و يا گرد هم آيی زنان در پارک لاله که با ضرب وشتم گارد های حکومت مواحه شدند شايعه بود؟ ايا چند بازيگر سينما که هيچ مخالفتی هم با رژيم نداشته اند ،مطِيع وسر براه هم بوده اندرا به جرم شرکت در ميهمانی به دادگاه وشلاق محکوم نکردند ؟ وحتی يکی از آنانکه به هنگام فرار از دست مامورين کشته شد اصلا پرونده اش حايی مطرح شد وکسی دانست قاتل او کی است؟
مگر نمی دانيد چندی پيش يک گروه مسلح، فرودگاهی که صبح افتتاح شده بود را ظهر بستند وهواپيما های در حال فرود را با تهديد واداشتند که در فرودگاه اصفهان به زمين بنشينند . ويکی از همين وکلای مفت خور رانده شده دوره ششم گفت اينجا هرکس زودتر از خواب بلند بشود مملکت آنروز مال اوست. مگر همين ماه پيش در بيمارستان مهر ايران ذز يک روز چند بيمار را با داروی بی هوشی آلوده به کام مرگ نفرستادند بی آنکه کسی جوابگو باشند ، ودر فاجعه بم مگر پول های کلانی که از مردم داخل وخارج گرفتند تماما بالا نکشيدند، مگر هزاران بچه ونوجوان باقيمانده از فاحعه بم مفقود نشده اند .باور غمومی بر آنست که دلالان اينان را به کشورهای امارات متحده برده اند وفروخته اند.
ايا نمی دانيد که توی اون مملکت نوشيدن يک پيک عرق يا به مرگ منتهی می شود يا به کوری تمام عمر و نمیدانيد که هفته پيش فقط در يک شهر( شيراز) ودر ارتباط با همين مسئله 20 نفر جانشان را از ذست دادند ودهها نفر نابينا شدند ، ومسمومان بستری شده از ترس شلاق وپاسدار قبل از اتمام معالجه شان از بيمارستان فرار کردند .
فکر نمی کنيد اين حد نرمش ومهربانی و گذشت با پناهندگان ومخالفان سابق نفعی برايشان داشته باشد؟ ، فکر نمی کنيد که اين مراجعان به سفارت ارقامی می سازند که از طريق همان سفارت در اختيار سازمان هايی که ادعا دارند ج. ا با مخالفين خود با شقاوت وبيرحمی رفتار می کنند قرار می گيرد و با استناد با همين پرونده ها ست که رزيم می تواند دست اين گونه سازمان ها را برای دفاع از حقوق پناهندگان ديگر به خصوص کسانیکه بعد از دستگيری وشکنحه سالهای اخيرو در جريان جنبش های دانشجويی از ج. ا گريخته اند و برای هرنوع اعتراضی ببند د؟
يا مسافران تهران از فاجعه در دناک کودکان خيابانی/ تن فروشی پسر بچه های 9 ساله در پارک های تهران واعتياذ بچه های دبيرستانی در همان سرزمين که انقدر مدرن وامروزی شده که چلوکبابی هايش هم موزيک سنتی عرضه می کنند؛ اطلاع ندارند؟
خانم شيرين عبادی مدافع حقوق کودکان کجا هستند،؟ اميدواريم درميهمانی های سفارتی به ايشان و روشنفکر های معما دار همراهشان نظيردکترعباس ميلانی خوش بگذرد/ ايا ايشان در سخنرانی ها يشان از درد های اجتماعی که بخش کوچکی از آن را برشمرديم سخن گفتند ؟بزرگ بانوی صلح !هم اکنون به ياری روشنفکران همرا ه و مترقی!! از دکتر رضا براهنی گرفته تا دکتر کريمی حکاک و مهر انگيز کار . در حاليکه خانم پرفسور شهرزاد مجاب در التزام رکاب هستند سفر های زنجيره ای شان را طی می کنند ,وجالب اينکه اين بَزَک بانو ! در حين اينکه به التماس افتاده تا بانگ جهانی را واداردکه به جمهوری اسلامی وام بدهند ،رندانه از مقامات آن انتقاد می کند که چرا با وام به کشور های سرکوبگر بقای انان را باعث شده اند ؟( انگار بايد سهم سرکوبگران ديگر را هم ريخت توی جيب آخوندها) يا اقدامات رژيم برای تکميل پايگاهای اتمی اش راصلح جويانه ارزيابی کنند وتا حد چاپلوسی از باند خاتمی دفاع نمايدواز پيشرفت حقوق بشر در حکومت ملايان سخن بگويد و حال که عمامه خاتمی ديگر به وسيله بازی بچه ها بدل شده /خاتمی مونث بايد به ياری روشنفکران همراه ودلال صفت جای خالی او را پر کند.
آقای خاتمی با وعده های توخالی قتل های اول دولت اصلاحات را ماست مالی کردند ، حتم داشته باشيد، شيرين خانم هم به نوعی افتضاح اخير رژيم وقتل زيبا کاظمی را سر هم بندی خواهد کرد.
البته مسافران دارالخلافه که مست باده آشتی با آخوندها هستند حرفهايت را به ظاهر گوش می کنند و ته دل به تو ميخندند وباپوزخندی جوابت را می دهند : .
« بله ممکنه اين اتفاقات هم بيفتد اما اين مسايل به ما مربوط نيست و ما رو نشانه نمی گيره /خوب ما ميريم / سه چهار هفته می مونيم به کارامون می رسيم دور وبر دانشگاه وجاهاي حساس هم نمی رويم . در روزهايی که احتمال شلو غی هست. مثل سالگرد جنبش های دانشجويی محض احتياط به داخل سفر نمی کنيم . وقتی هم داخل می ريم که بيکار نمی مونيم اگر اموالی داشتيم که در گروی حکومت بوده با رو يی گشاده به ما برمي گردونند ، وبه يمن تفاوت ارز با پول مختصر می شه يه آپارتمان هم خريد برای تفريحات تابستانی !!! واگر قبلا حقوق دولتی هم داشته ايم اونا رو با ارزش روز به ما ميدهند واقعا اين رژيم بده؟ خوب ديگه بيچاره هاچکار کنن برامون؟
از اينهاگذشته ما که نميخواهيم اونحا زندگی کنيم ، سالی يکی دوبار سفر که اين حرفارو نداره بی خيال... »
اما اين جو چگونه ايجاد شدو ماچگونه به اين بی هويتی رسيديم و ايا ما از ساخت و پاخت های جريان های سياسی پيروی نکرديم،؟ نميدانم ؛ تفسير وتحليل اين مسايل را به محققين واگذار می کنيم اما يک باره ياد نوشتاری افتادم که در دوره اول رياست جمهوری پرومته اسطوره ی آقای معروفی صادر شده که با نقل آن فضولی هايم را متوقف می کنم وقضاوت نهايی را به خوانندگان واگذار می نمايم . اول رهنمود های اعلام شده را بخوانيم
1/ حمايت از ايجاد يک نشريه مستقل!! ( غير حزبی) در خارج از کشور با مجوز وزارت ارشاذ
2/مراحعه مدير مسئول وسر دبير کار به وزارت ارشاد برای دريافت مجوز انتشار در ايران
3/مراجعه اعضای سازمان به نمايندگی های ديپلوماتيک جمهوری اسلامی واحيای حق تابعيت ودر يافت پاسپورت ايرانی
4/ شرکت فعالين سازمان در کنفرانس ها ومجامع فرهنگی در خارج از کشور برخوردار از حمايت دولت * کوشش در ايحادانجمن های دمکراتيک !! ونهاد های محلی و منطقه ای برای مشارکت سازمان يافته در جيات جاری اجتماعی
5/ ترک سياست حمايت از تقا ضا های پناهندگی .
فرخ نگهدار کار اکثريت شماره 207 / 22فوريه 99
تصور نمی کنم که نيازی باشد من خود توضيحی به اين رهنمود ها اضافه کنم فقط ياد آوری می کنم که جمهمو ری! خواهانی که در همايش باشکوه !برلين گرد هم آمدند ، پيروان همين انديشه بودند وهستند. بشتابيم برای پيوستن به آنان، غفلت موجب پشيمانی است.
بصير نصيبی 17 يونی 2004 زاربروکن/ آلمان.
*تمام علامت های تعجب را من افزوده ام
* به نظر می رسد منظورشان رژيم جمهوری اسلامی است.